1. من در این سرزمین مستاسلم . قسمتی از من میخواد که با تمام خارجی ها بجنگه و اونها رو بیرون کنه . و و اون قسمت دیگه من خودش خارجیه .
2. منبه نام آزادی با دشمنان می جنگم و به موقعیتشون کاری ندارم .
3.تاوقتی کهمردان شجاعی هستند و تاریخ امروزرا می نویسند . آینده ی این سرزمین به این بستگی داره که اونها واقعا چقدر آزادند .
حالا تحلیلش
1. موقعی که بخش اول این حرف ها رومیگه در حال تعقیب یک سرباز انگلیسیه ودر بخش دوم داره در بوستون که در تصرف انگلیسی هاست قدم میزنه .این بخش همچنین به طور غیرمستقیم به دورگه بودن کانر هم اشاره می کنه.
(یه دل میگه برم برم یه دل میگه نرم نرم)
2. در این تیکه هم کانر دنبال اون قاصد کرده که به نوعی بهسرد و بی رحم بودن کانر اشاره میکنه.
( آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا )
3. دراین بخش تصویر اون مرده ناشناس رو نشون میده که میشه فهمید یک مورخه. و منظورش از آزادی وفادار بودن به کشورشونه .چون پرچم رو نشون میده.
(هیچ شعری برای این یکی ندارم)